9 * است و خدا را می شناسد و آنکس که محبت ندارد خدا را نشناخت از آنجا که خدا عین محبت است واز اینجا محبت خدا بر ما ظاهر کشت که فرستاد فرزند یکانه خود را بدنیا تا آنکه بواسطه او زنده کانی یابیم و همین است محبت نه اینکه ما خدا را محب * بلکہ خود بودیم او مارا محبت نمود که فرزند خود را فرستاد که در راه جرائم ما عقوبت کشد پس ای محبوبان چون چنین محبتی خدا با نمود ما را نیز ۱۲ * * نمائیم و هیچ سزاوار است که یکدیگر را محبت یکدیگر را محبت نمائیم ۱۳ در 10 می دهیم گاہی خدا را ندیده است لیکن اگر یکدیکر را محبت نمائیم. خدا در ما میباشد و محبتش ما بکمال می انجامد و از اینجا که از روح خود بما عنایت فرموده ۱۴ است میدانیم که ما در وی میباشیم واد در ماه و ما خود دیدیم و شہادت پدر فرستاد پسر خود را تا آنکه راننده باشد جهانرا و هرکس که اعتراف نماید که عیسی پسر خداست خدا در وی می باشد داد در خدا " وما یافته ایم و قبول نموده ایم آن محبتی را که خدا بما دارد و خدا خود محبت است پس آنکه در محبت است در خداست و خدا در وی است و از آنرو محبت در ما کامل کشته است که در روز جزا بی پروا باشیم زانرو که چنانچه او میباشد ما نیز در این جهان میباشیم و در محبت خوف نیست بلکه محبت کامل خوفرا بیرون مینماید از آنجا که خوف عذا بست و مخوف در محبت کامل نشده ۱۹ است وما او را از آنرو محب میباشیم که نخست او مارا محبت نمود واکر کسی من خدارا محتم و با برادر خود کینه ورزد دروغ کوست چه آنکس که محبت نکند برادر خود را که ۲۱ که ندیده است چگونه تواند محب باشد • خلاصه این حکم را از وی داریم که آنکس که خدا را دوست دارد برادر خود را نیز دوست دارد باب پنجم ۱۸ * كويد دیده است خدا را ا هر کس که اعتراف نماید که عیسی همان مسیح است از خدا متولد دوس آریم شده است و هر آنکس که والد را دوست دارد دوست دارد هر آنکس را که از وی تولد یافته است * و از اینجا که فرزندان خدا را میداریم میدانیم که خدا را دوست میداریم و احکامش را بجا می که محبت خدا این است که احکامش را بجا آریم و احکامش کران نباشد چه هرچه از خدا متولد شده است بر دنیا سرافرازی می ه یابد و آن ظفر که دنیا را مغلوب می نماید ایمان ماست کیست آنکس که دنیا را غالب آید جز آنکه معترف است که عیسی پسر خداست و این است آنکس که از آب و خون آمد یعنی عیسای مسیح باب وبس بلکه آب و خون دروح است آنکه شهادت میدهد زیرا روح راستی است زانرو که در آسمان سه هستند که شهادت میدهند پدر و کلمه وروح القدس و این هر سه یک هستند * وسی هستند که در زمین شهادت میدهند روح و آب و خون داین هر سه در یک هستند ۱ ما قبول میکنیم شهادت مردم را حال آنکه خدا بزرگتر است واینست شهادت خدا که درباره پسرش داد و آنکس که ایمان آورده است بر پسر خدا در خود شهادت دارد و آنکس که خدا را باور نکرده است او را کازب ساخته است که اعتراف ننموده است آن شہادتی را که خدا درباره پسر خود داده است و آن شهادت اینست که خدا حیات جاوید را ارزانی فرموده است بجا و آن حیات در پسرش می باشد و آنکس که یافته است پسر را حیات را یافته است و آنکس * * * باسم که نیافته است پسر خدا را حیات را نیافته این چیز ها را بشما که پسر خدا اعتقاد دارید نوشتم تا آنکه بدانید که حیات ابدی را دارید و تا ۱۳ اینکه باسم پسر خدا اعتماد نمائید و اینست آن اعتمادی که نزد وی داریم 10 که هرچه سئوال نمائیم بحسب اراده اش استجابت می نماید * واکر م که سئوال ما را مستجاب مینماید هر آنچه سئوال نمائیم دانیم آن سئوالات را که از و استدعا نمودیم خواهیم یافت اگر کسی بیند برادر 14 وانيم کناہی 19 * خود را که کنایی را می نماید که مقرون بهلاکت نیست استدعا نماید وبوی حیات بخشد. این درباره آنهائیست که معصیت مقرون بهلا کن نمی کنند و کناهی هست که مقرون بهلاکت میباشد و من نمیگویم که درباره آن سئوال نمائید هر قسم ناراستی معصیت معصیت است لیکن ہست که مقرون بهلاکت نیست ما که هر کس که و میدانیم از خدا متولد شده است معصیت نمی نماید بلکه آنکس خود را نگاه میدارد و آن شریر بروی دست نمی یابد " میدانیم که از خدا میباشیم و تمام دنیا در معصیت خوابیده است و میدانیم که پسر خدا آمده است و مدرکسی بما داده است که آنکس را که راست است بشناسیم و هستیم در آن شخص راست یعنی در پسرش عیسای مسیح و اینست خدای حقیقی و حیات جاورانی ای کودکان خود را از بتها نگاه دارید نامه نانی عام یونامی حواری بسبب ا کشیش به به و فرزندانش که من در راستی دوست خاتون برد میدارم نه من و بس بلکہ مکی آنان که راستی را در یافتند . ب. آنراستی که در ما می باشد و تا باید با ما خواهد بود (میخواهد) که فضل د رحم و آرام از جانب خدای پدر و از جانب خداوند عیسای مسیح فرزند پدر در راستی و محبت بر شما باد * بسیار خوشوقت بودم که یافتم بعضی از فرزندان تو را که در راستی رفتار می نمودند چنانکه از پدر ه فرمان یافته ایم والی خاتون حال از تو سئوال مینمایم نه آنکه حکم تازه بتو می نویسم بلکه آنچه را از نخست داشتیم یکدیگر را نمائيم * ومحبة آنست که بر وفق احکامش رفتار نمائیم اینست آنحکم که از آغاز شنیدید که موافق آن رفتار نمائید که مکاران بسیار * محبت شهره بدنیا در آمده اند که اقرار نمی نمایند که عیسای مسیح مجسم ه است و چنین کس مکار و مخالف مسیح است خود را محافظت نمائید تا آنکه آنچه کرده ایم برباد ندهیم بلکه تمام مرورا بجنگ آریم ۱۲ و هرکس که تجاوز مینماید دور ندارد و هر * اکر کسی* که در مسیح اند او تعلیم مسیح می ماند توقف نمی نماید خدا را پدر و ہم انوارم پسر را دارد بنز و شما آید و آن تعلیم را میارد او را بخانه خود راه ندهید داورا سلام مکوشید " از آنجا که لوشید" از آنجا که هرکس که او را سلام میگوید در افعال قبعش شریک میکرد و چیزهای بسیار دارم که بشما بنویسم لیکن نخواستم که که بکاغذ و مرکب نوشته باشم ؟ بلکه امیدوارم که خود بنزو شما ۱۳ آمده مشافهته تکلم نمایم تا که سرور ما کامل کردد * وفرزندان خواهر بر گزیده تو تو را سلام میرسانند آمین ا نامه سیتم عام بودنامی حواری که در راستی او را دوست کشیش مجایوس محبوب (مینویسم) میدارم ای محبوب زیاده از هرچیز دعا مینمایم که چنانکه جان تو در خیریت است خودت نیز در خیریت وعافیت باشی که بسیار خورسند گشتم چون آمدند برادران و شهادت براستی تو می دهند چندانکه تو در راستی رفتار مینمائی * ومرا بیش ازین خورسندی نیست که بشنوم که فرزندان من در راستی رفتار می نمایند * ای محبوب محبت برادران و مسافران آنچه می نمائی بطرز مؤمنان می چه آنها نزو کلیسیا بر محبت تو شہادت دارند و تو اگر بطور نمائی شایست خدا آنها را بدرقه نمائی خوب خواہی کرد زانرو که بجهت * * * ه اسم وی بیرون آمده اند و از قبائل چیز نمی گیرند . پس ما را پیچ واجب است که چنین اشخاص را راه دهیم که معین باشیم راستی را بكليسيا نوشته ام ليكن ويوطرفیس که می خواهد بر آنها توقق جوید مارا قبول نمی نماید . لہذا اگر آیم بخاطرش آرم آنرفتاری را که چیزی نكشتة نه می نماید که بسخنهای ناشایسته ما را استهزا می نماید و باین قانع خود برادران را راه میدهد و نه کسان دیگر را که میخواهند میگذارد بلکه آنها را از کلیسیا اخراج می نماید ای محبوب بدی را پیروی ننما بلکه نیکی را که نیکو کردار از خداست و قبیح کردار خدا را نیافته است یمیطریوس همکی خلق و خود راستی بر نیکی او شهادت میدهند * ۱۳ و ما نیز شهادت میدهیم و میدانید که شهادت ما صدقت " بسیار بود که بنویسم لیکن نخواستم که بمرکب و قلم بتو نوشته باشم . و امیدوارم بزوری تو را دیده مشافهته گفتکو نمایم و سلام بر تو باد و روستان تو را ގ سلام میرا سمانند و دوستان را باسمه سلام برسان نامه عام یهودای حواری * یهورای بنده عیسای مسیح و برادر یعقوب بمقدس شده کان در خدای پدر و محفوظان خوانده مجہت عیسای مسیح (میخواهند) که ۳ شمارا رحم و آرام و محبت در ترقی بار ای محبوبان چون سعی موفور مینمودم که بنویسم بشما چیزی در حق نجات مشترک ضرور میدانستم که مستدعياً بشما نوشته باشم که بر آن ایمانی که یک بار سیروه شهد مقدسان جان افشانی نمائید . زیرا که مردی چند مخفیانه داخل شده اند که از قدیم این جزا بر آنها مقدر شده بود و مردمانی بی رینند که توفیق خدای ما را به بی پرهیزی بدل نموده اند و خدای مخدوم ه وحید و خداوند ما عیسای مسیح را انکار مینمایند و میخواهم که شما را یاد آوری نمایم هرچند شما خود این را یکبار در یافتید که خداوند بعد از آنکه |