Obrazy na stronie
PDF
ePub
[ocr errors]

مصلوب نموده بر لباس وی قرعه افکنده تقسیم نمودند تا آنچه بوساطت پیغمبر گفته شده بود کامل کردد که بدرستی که لباسم را با خود تقسیم نمودند و بر پیراهنم قرمه افکندند ، و در آنمکان نشسته ۳۰ دراستش مینمودند و مضمون از عایش را نوشته بالای سرش ۳۸ آویختند که اینست عیسای پادشاه یهود " دور آن هنگام ورو ورو نیز باوی مصلوب شدند یکی بر یمین و دیگری بر شمالش و گذرنده کانش فحش داده سرهای خود را جنبانیده میگفتند ای آنکه هیکل را ویران می کردی و در سه روز عمارتنش می ساختی خود را نجات وه و چون فرزند خدا میباشی ازین صلیب فرود آی " و هم چنین روسای کهنه با نویسنده کان و مشایخ نیز تمسخر کنان ۴۲ می گفتند دیگر انرا نجات داده است و خود را نمی تواند که نجات و همداکر پادشاه اسرائیل است از صلیب الحال فرود آید که ه ما بروی اعتقاد خواهیم آورد. او که توکل بر خدا می نمود چنانچه از و راضی است الحال نجاتش و هم زانکه میگفت فرزند خدا میباشم ۲۴ و هم چنین آن دزدان که با وی مصلوب شدند بروی فحش تا ساعت نهم ظلمتی تمامی آنزمین را

۴۱

۴۷

*

میدادند و از ساعت ششم تا ۲۶ فرو گرفت و نزدیک بساعت نهم عیسی بآواز بلند فریاد نموده گفت ایلی ایلی لما شبقتانی یعنی الهی الهی از بهر چه مرا واگذاشتی و بعضی که در آنجا ایستاده بودند چون این سخن را شنیدند ۴۸ گفتند بایلیاس استدعا می نماید و در ساعت یکی زان میان ووان رفته اسفنجی را گرفته و از سرکه مخلوط نموده بر سرنی گذاشته ۲۹ جهت آشامیدنش حواله نمود و دیگران گفتند بگذار تا بنگریم که

*

٥٠ ایلیاس بجهت خلاص نمودن وی می آید یا نه * وعیسی باز ه بآواز بلند فریادی نموده روح را تسلیم نمود که ناگاه پروۀ هیکل از بالا تا پائین دو پاره شده و زمین متزلزل کشته و سنگها شکافتند ۵۲ * وقبر با باز شدند و بسیاری از جسد های مقدسین که آرامیده بودند ه برخاستند و بعد از برخاستن وی از میان قبر یا بیرون آمده در شهر ٥٢ مقدس داخل کشته و بر بسیاری ظاهر گردیدند و چون یوزباشی * و کسانیکه عیسی را پاس میداشتند زلزله وانچیز بائیکہ بوقوع رسید مشاهده نمودند بی نهایت ترسیده گفتند فی الحقیقه این شخص

[ocr errors]
[ocr errors]

*

[ocr errors]

*

*

ده فرزند خدا بود در آنجا زنان بسیاری که از جلیل عیسی را خدمت وہ کروه متابعت می نمودند از دور در مشاهده بودند و مریم مجدلیه و مريم مادر يعقوب ويوشا و مادر فرزندان زبدی در آنمیان بودند ۵۷ و چون شمام کردید توانکری یوسف نام از ارمینیه که او نیز شاکرد عیسی بود آمده و آن شخص نرو پیلاطس رفته جسد عیسی را خواهش نمور و پیلاطس فرمان داد که جسد باو داده شور * پس ۶۰ یوسف جسد را گرفته بپارچه کتان پاکی پیچیدش * ودر قبر نو خویش که از سنگ تراشیده بود بگذاشت و سنگ بزرگی را برسر ال قبر غلطانیده رفت * و مریم مجدلیه و مریم دیگر در آنجا مقابل قبر نشسته بودند و در روز دوتیم که بعد از روز تهیه است روسای کهنه از و فریسیان با تفاق نزد پیلاطس آمده گفتند مخدوما باد داریم که آن کمراه کننده در حالت حیات خود میگفت که بعد از سه روز خواهم برخاست بدانجبت بفرما که تا روز ستم آن قبر را محافظت نمایند که مبادا شاگردان وی در شب آمده آنرا بدزدند و بمردم

[ocr errors]

۶۳

۶۴

[ocr errors]

بگویند که از مروه کان برخاسته است و کیمراهی آخر از اول افزون کردو * پیلاطس آنها را گفت که شما خود کشیکچیان دارید رفته نحو که میدانید محافظت نمائید * وایشان رفته قبر را بقرار شیکچیان و مهر نمودن سنگ محافظت نمودند

دادن

[ocr errors]

باب بیست وهشتم

و در آخر سبت سفیده دم روز اول هفته مریم بدلته ومريم وبكر بجهت مشاهده قبر آمدند که ناگاه زلزله عظیمی واقع کشته زانرو که فرشته خداوند از آسمان نزول نموده پیش آمده آن سنگ را از سر قبر غلطانید و بر آن بنشست که جبهۀ او مانند برق و لباس وی چون برف سفید بود * و نگاهبانان از هیبت مبهوت شده چون مرده کان کردیدند پس آنفرشته توجه بان زنان نموده گفت شما خوف نمائید زانرو که میدانم در تفحص عیسای مصلوب می باشید و او و رینجا نیست زیرا که چنانچه گفته بود برخاست بیائید و جائیکہ خداوند خوابیده بود ملاحظه نمائید * و بسرعت رفته شاکر وانش را اعلام کنید که از مروه کان بر خاسته است و اینک او پیش از شما بجلیل میرود و در آنجا او را خواهید دید و اینک شما را من مطلع نمودم * وايشان بسرعت از قبر بترس و خرمی عظیم بیرون آمده بجهت اخبار شاگردان او روان گردیدند ۹ . و هنگامیکه بجهت اخبار شاکروان او میرفتند ناگاه عیسی با ایشان بر خوروه سلام داد و ایشان پیش آمده پایهایش را گرفته ۱۰ اورا نمووند * آنگاه عیسی ایشانرا فرمود که مترسید و رفته بر اوران مرا خبر نمائید که بناحیه جلیل روند که مرا در انجا خواهند

*

سجود

[ocr errors]

۱۴

10

*

دید و در آنوقت که میرفتند اینک چند نفر از کشیکچیان در شهر آمده از جمیع چیزبانی که واقع شده بود روسائی کهن را مطلع نمودند ۱۳ " وایشان با مشایخ جمع شده و شورا نموده مبلغ معتدی بان * سپاهیان دادند و گفتند که بکوشید که شاگردانش در شب در وقتی که ما در خواب بودیم آمده او را دزدیدند و هر گاه که این مقدمه بکوش حاکم رسد او را مجاب و شما را فارغ خواهیم نمود * وایشان آن مبلغ را گرفته چنانچه تعلیم یافته بودند بعمل آوردند و این سخن ۱ تا امروز در میان یهود مشهور است و آن یازده شاکرد بسوی ۱۷ جلیل بان کوهی که عیسی بانها اشاره فرموده بود شتافتند و او را مشاهده کرده و یرا سجود نمودند لیکن بعضی شک کردند " پس عیسی پیش آمده و بانها تکلم فرموده گفت که تمامی قدرت در آسمان و زمین بمن عطا شده است * لهذا بروید و تمامی قبایل را از شاکروان نمائید بغسل تعمید دادن آنها را باسم اب وابن ۲۰ دروح القدس" و آنها را بمحافظت کردن هر آنچه شما را فرمودم اور نمائید و اینک وایم تا انقضای جهان با شما میباشم

IV

۱۸

19

*

انجيل مرقس

باب اول

*

*

۲ آغاز بشارت عیسی مسیح فرزند خدا ، چنانچه در رسایل رسل نوشته شده است که اینک من رسول خود را در پیش روی تو میفرستم که راه تو را در پیش تو آراسته کرداند صدای فریاد کننده ایست در بیابان که طریق خداوند را مهیا سازید و راه هایش را مستقیم کا نمائید چون یحیی در بیابان غسل تعمید میداد و بغسل تو به بجهت * ت کنابان امر مینمود و تامی سکنه مرز و بوم بی رویه و اورشلیم نزد وی بیرون رفته معترف بخطایای خویش کشته همه بوساطتش غسل تعمید در رود اردن می یافتند و یحیی را لباس از پشم شتر و کمر بند کرو کمرش از چرم و خوراک از ملخ و عسل تری میبود ۷ و اعلام مینمود و میگفت که میآید می آید شخصی بعد از من که از من تواناتر است و من لابق آن نیستم که خم شده و وال نعلینش را کشایم" كشاع" وبدرستیک تعمیر من شما را بآب است لیکن او شما را بروح القدس تعمیر خواهد داد " دوربین امام واقع شد که عیسی از ناصره جلیل آمده بوساطت یحیی در رود اردن غسل تعمید یافت * وفی الفور از آب بر آمده دید که افلاک شکافته و روح چون کبوتری بروی نزول نمود " و یا تعی از عالم علو میافت که توئی فرزند محبوب من که از و خوشنودم دور

[ocr errors]

[ocr errors]

*

*

*

*

لحظ

روح به سیا بانش

« PoprzedniaDalej »