۱۶ آنطرف اردن که جلیل قبایل است * آن گروهي كه در ظلمت نشسته بودند نور عظيمي را مشاهده نمودند و بر آن ها که در نشیمن و ظلمت مرگ نشسته بودند روشني ۱۷ درخشان گردید * از آن روز عیسی شروع نمود بندا کردن ۱۸ و گفتن که توبه کنید که مملکت آسمان نزدیک است * و در آن حالتی که عیسی بر کنار درياي جليل گردش می کرد دو برادر را يعني شمعون مسمی بیطرس و برادر او اندریاس را دید که دام در دریا می اندازند از آنجا ۱۹ که ماهي گير بودند * پس بانها گفت در عقب من ۲۰ بیائید که من شما را آدم گير مي كنم * بي تامل دامها را ۲۱ رها کردند و از پي او روان شدند * و از آنجا پیش رفته دو برادر دیگر را يعني يعقوب ابن زبدي و برادر او يوحنا را دید که در کشتي با پدر خود زبدي نشسته و دام هاي ۲۴ خویش را اصلاح می کردند و آنها را طلب نمود * ایشان بسرعت سفینه و پدر خود را ترک نموده در عقب او ۲۳ روان شدند * و عیسی در همه جلیل گشته در مساجد آنها تعليم مي كرد و ببشارت ملکوت اعلام مي نمود و از هرقسم مرضي و هر نوع رنجی که دران مردم بود شفا ۲۴ می بخشید * و آوازه وي در تمام سر زمین سریا پیچید و مجموع خداوندان امراض که برنجها و دردهاي مختلفه مبتلا بودند و مجانين و مصروعين و صاحبان فالج را نزد وي B ه ۲۵ آوردند و آن ها را شفا بخشید * و جماعت بسياري از جليل و مداین عشر و اور شلیم و یهودیه و آن طرف اردن بتعاقب وي روان شدند باب پنجم و چونگه آن طوایف را مشاهده نمود بر بالاي كوهي بر آمده چون نشست شاگردان وي نزدش حاضر م شدند * پس لب خود را بتكلم كشاد و ایشان را تعلیم نمود و گفت * خوشا حال آنان که در روح مسكين اند زیرا که ۴ ملکوت آسمان از آن هاست * و خوشا حال آنان که حزین هستند بجهت آنکه تسلّي خواهند یافت * و خوشا حال اوفتاده گان از آنکه وارث زمین خواهند شد * وخوشـــــــا حال آنان که گرسنه و تشده عدالتند که سیر خواهند گردید * خوش حال ترحم کننددگان که ترحم کرده خواهند شد * خوشا حال پاک دلان که خدا را ملاقات خواهند نمود * خوشا حال صلح کنندهگان از آنجا که فرزندان خدا خوانده ۱۰ خواهند شد * خوشا حال آنان که از بهر عدالت زحمت مي کشند بسبب آنکه مملکت آسمان از آنهاست * اي خوشا حال شما چون شما را فحش دهند و زحمت رسانند و هر قسم سخنان نا شایسته از بهر من در حق شما كاذبانه ۱۲ خواهند گفت * شاد باشید و وجد نمایید که اجر شما بر آسمان عظیم است که بهمین طریق انبیائی را که 11 11 شمایید نمک زمین ۱۳ پیش از شما بودند زحمت دادند * و هرگاه نمک فاسد شود بکدام چیز نمکین خواهد گردید بلكه مصرفي ندارد جز آنکه بیرون افکنده شود و پایمال ۱۴ مردم گردد * شمایید روشني عالم و شهري كه بر بالاي كوه ه بنا شده باشد پنهان نمي تواند شد * و هرگز چراغ افروخته را در زیر پیمانه نگذارند بلکه بالاي چراغدان نهند آنگاه 11 بهمه کسانیکه در آن خانه اند روشنایی بخشد * باید که روشني شما بر مردم چنان تجلي نمايد تا آنکه اعمال حسنه شما را به بینند و اسم پدر شما را که در آسمان است تمجید نمایند * و تصور مکنید که من از بهر از هم پاشیدن تورات و رسایل انبیا آمده ام از جهت از هم پاشیدن نه بلکه مجهت تکمیل آمده ام که راست بشما مي گويم تا آنکه آسمان و زمین زایل نشود یک همزه یا یک شوشه A از شریعت بهیچ وجه زایل نخواهد گشت تا آنکه همه کامل نشود * پس هر کسی که یک حکم از این احکام صغار را سست نماید و مردم را بهمان معني تعليم نمايد در ملکوت آسمان حقیر شمرده خواهد شد و اما هر کسیکه بعمل آورد و تعلیم نماید در مملکت آسمان كبير خوانده خواهد شد * ۲۰ بشما مي گويم تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فريسان نیفزاید بهیچ نحو داخل ملکوت آسمان نخواهید شد * ۲۱ شنیده آید که بمتقدمین گفته شده است که قتل مکن 1 و هر کس که قتلي كند مستوجب عقوبت قضا خواهد شد * ۲۴ لیکن من بشما مي گويم كه هر كس بر برادر خود بي سبب غضب نماید مستلزم عقوبت قضا خواهد گشت و هر كسي كه ببرادر خود را کا گوید مستلزم شورا خواهد گردید اما هر کس که به برادر خود احمق بگوید مستحق آتش ۲۳ دوزخ خواهد آمد * پس اگر هدیه خود را در قربان گاه بياوري و در آنجا بخاطرت آید که برادر تو ارتو گله مند ۲۴ است * هدیه خود را رها کن و رفته اول با برادر خوده ٢٥ صلح کن بعد از آن آمده هدیه خود را بگذران * با مدعي خود تا با او در راه هستي بتعجيل صلح نما مبادا که آن مدعي تورا حواله قاضي نمايد و قاضيت بسرهنگ سپارد و در ۲۶ زندان افکنده شوي * بتحقیق که با تو مي گويم تا آنکه فلس آخریرا ادا ننمائي بهیج اندیشه از آن مکان بیرون ۲۷ نخواهي رفت * شنیده اید که با رباب زمان سلف گفته ۲۸ شده است که زنا مكن * من بشما مي گويم هر کسي که برزني از روي خواهش نظر اندازد در هماندم در قلب خودم ۲۹ بار زنا نموده است * پس اگر که چشم راست تو مر تو را بلغزاند قلعش کن و از خویشش بر افکن ازین جهة كه تو را سود مند تر انست که یک عضوي از اعضاي تو تباه ۳۰ شود و تمام جسدت در دوزخ افکنده نشود * و اگر كه دست راست تو مر تو را بلغزاند قطعش کن و از خویشش برانداز زیرا که از براي تو فائده مندتر است که یک جزوي از اجزاي تو ساقط گردد و همگي بدنت در جهنم انداختـــــه ۳ نشود گفته شده است که هر کس که زن خود را مفارقت ۳۲ نماید خط طلاق را باو بدهد * ليكن من بشما مي گويم که هر کس مذکوچه خود را بغیر علت زنا جدا گرداند او را بزنا کردن فرستاده است و هر کس که آن مطلقه را در ۳۳ نکاح خود آورد مرتکب زنا مي شود * باز شنیده اید که باهل ايام سابق گفته شده است که یکذب سوگند مخور ۳۴ بلکه سوگندهاي خود را بان خداوند وفاكن * ليكن من بشما ميگويم مطلقا قسم نباید خورد نه بآسمان از آنکه ٣٥ كرسي خداست * و نه بزمین زیرا که مطرح قدم اوست و نه باورشلیم بنابر آنکه مدینه آن ملك عظيم است * ٣٦ و نه بسر خود سوگند یاد کن زیرا که نمي تواني يك موي ۳۷ را سفید یا سیاه نمائي * لیکن بگذارید که مکالمه شما باري آري وني في واقع شود بجهة آنکه هرچه از آن زیاده ۳۸ تر است از شریر است * شنیده اید که گفته شده است. ۳۹ که چشمي عرض چشمي و دنداني بدل دنداني * ليكن من بشما مي گويم كه با بدي معاوضه مكنيد بلكه هر كس که بر خساره راست تو طپانچه زند رخساره دیگر را بسوي او بگردان * و اگر کسی بخواهد که بر تو ادعا نماید و خواهد که پیراهنت را اخذ نماید نهایت را نیز از بهر 1 |